هــوس کــرده ام


کـــه تـــو بـاشـــی


مـــن بـــاشـم


و هیچـکـس نبـاشـــد


آنگـــاه


داغتـــریـن آغــــوش هـــا را از تنـتــــ


و شیـریـــن تـریــن بــوســـه هـــا را از لبـــانتــــ


بیـــرون بکشـــم


بــه تـلـــافـی تمـــامـ ِ روزهــایـــی کـــه میخــــواهمتــــ


و نیسـتـــی ...

 بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده

فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...

اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

باور نمیکنم اینک بی توام

کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،

تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

در حسرت چشمهایت هستم ،

چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،

هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...

دلـــــم گرفتـــــــــــــــه ...



مثـل هـــوای ِ ابــری ِ شهــری خامـــوش


دلــــم تنـگ اسـت ...


مثـل آسمـــــــــــــان ِ بــــــی ستــاره ی ِ شـبیِ زمستــــــانـی


حــال ِ دلـــــــــــم خـــوب نیســت



خدایا


خستــه ام ...خستـــــه ...


به مــن جـــایی بــــــــــــــــــــده آنجـا


حـــــــــوالی ِ ابـــرها


دیـوار به دیــوار ِ کلبـــه ی ِ ستــــاره ها


آنجـا که همـــه جـا ،


نـــــــــــــور است و نگــــار


می خواهـم بخوابـــــم


می خواهـــــــــــــــم در آغــــوش ِ گــــــــرم ات آرام گیــرم



دلــــم گرفتــــه ...


دلـــــم تنگــــــــــــــــــــ اسـت


دلــــم پـــرواز می خواهـد

تـَـخــتـے ڪہ هـَـر شـَـبــ،‬‬
تــنــهــا؛
بــا یــاנِ کــســے روش بــخوابـے،
تـَـخــتـــ نـیسـ ــتــ…
تــابــوتــه…

سلام عشقم نمیدونم چی شدی؟ نمیدونم چرا عوض شدی ؟

اینو میدونم ک عشق من این همه غرورو نداشت ، از بالا به کسی نگاه نمیکرد و خودشو بالاتر ارز همه نمی دید،

یه مرد واقعی بود و تکیه گاه و امید من بود تو زندگی اما حالا فقط میتونه زخم زبون بزنه

نه.. باورم نمیشه عشق من ، عمر من، نفس من ، زندگیه من این جوری شده باشه  نه باورم نمیشه ...

باور کن با این همه نامردی که ازت دیدم مث قبل حتی بیشتر دوستت دارم اما تو منو هیچ وقت ندیدی و نمیبینی 

باور کن همیشه تک پر بودم و هستم چون همیشه خواستم با توبپرم اما تو همیشه آماده پرواز با هر کسی بودی جز من ،منی ک تو تموم زندگیم بودی وهستی

احساسات خیلیا رو کشتم فقط بخاطر تو ...حالا انصاف نیس بهم بگی با همه دوستم منی ک جز تو به هیشکی فک نمیکنم

نمیدونی چقد  محتاج بودنتم بودنی ک رفتنی نداشته باشه کاش مث قبل میشدی کاش همه چی مث قبل میشد کاش...

دیروز تولدم بود همه بهم تبریک گفتن جز تو 

تو فقط برای بار هزارم دلمو شکستی کادوت بود مگه نه؟ 

خدایا آخرین تولد زندگیم باشه لطفا